????ضرب المثل????

ملا نصرالدين وقاضي رشوه گير...

ملا نصر الدين سندي داشت كه بايد قاضي شهر آن را تاييد مي كرد;اما از بخت بد او قاضي هيچ كاري را بدون رشوه انجام نمي داد ملا هم آه در بساط نداشت كه با قاضي شريك شود و كار تاييد سند را به انجام برساند;
 اين بود كه كوزه اي برداشت و آن را پر از گل كرد و روي آن را بند انگشتي عسل ريخت بعد كوزه ي عسل و سند را برداشت و نزد قاضي رفت;
 كوزه را پيشكش كرد و درخواستش را گفت.
قاضي همين كه در پوش كوزه را برداشت و عسل را ديد بي فوت وقت سند را تاييد كرد و هر دو شاد و خندان از هم خداحافطي كردند.
 چند روز گذشت قاضي به حيله ي ملانصرالدين پي برد يكي از نزديكان خود را به خانه ي ملا فرستاد و پيغام داد كه در سند اشتباهي شده;ملا به فرستاده قاضي جواب داد:
از طرف من سلامي گرم به قاضي برسان و بگو اشتباه در سند نيست در #كوزه_ي_عسل است.
#ملا_نصر_الدين